راه رفتن بدون کمک هیچکی شاینا جون من حالا دیگه خودش تنهایی بلند میشه و راه میره و کمتر زمین میخوره. فقط یک شیطونی شده که خدا میدونه. هیچ چیزی نباید جلو دستش باشه وگرنه دمار از روزگارش در میاره. قربون خرابکاریات برم مامانیی من. نویسنده : مامان شاینا 8:20 اولین راه رفتن 4 ارديبهشت 1390 207 0 0 ادامه مطلب
اولین بار با کفش راه رفتن دیشب برای اولین بار کفش پات کردیم و راه رفتی. خیلی با حال بود. چند قدم کوچولو که راه میرفتی زود خسته میشدی. قربون قدمای کوچولوت برم مامانی. نویسنده : مامان شاینا 7:41 اولین راه رفتن 28 فروردين 1390 140 0 0 ادامه مطلب
راه رفتن شاینا جون حالا دیگه خودش بلند میشه و چند قدمی راه میره. خیلی بامزه است با یک ذوق و شوقی بدو بدو میاد ولی تق میخوره زمین... نویسنده : مامان شاینا 8:24 اولین راه رفتن 27 فروردين 1390 146 0 0 ادامه مطلب
راه رفتن همراه با زمین خوردن شاینا جون : الان یک کم یاد گرفتی راه بری اما همش زمین می خوری و دوباره بلند میشی. الهی قربونت برم با اون راه رفتنت. نویسنده : مامان شاینا 0:54 اولین راه رفتن 17 فروردين 1390 166 0 0 ادامه مطلب