صندلی بادی
دیروز برای اولین بار بابایی صندلی بادی تو برات باد کرد. خیلی هیجان انگیز بود. ذوق کردنت و خندیدنت. می پریدی بالاش و باز تق میخوردی زمین وکلی می خندیدی...
اما چشمت روز بد نبینه آخرین بار که پریدی رو صندلی بادی. صندلی برگشت و سر دختر گلم خورد به زمین. الهی قربون اون پیشونی بالا اومدت برم من مامانی....
اینم خاطره شیرین وتلخ صندلی بادی...
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی